1. سید محمد سادات دربندی رئیس زندان در کمپ بدنام اشرف ، بازجو و شکنجه گر
با نام مستعار کاک عادل
محمد سادات دربندی معروف به کاک عادل از زندانیان زمان شاه و با سابقه سیاسی طولانی از مردان قدیمی و مرکزیت در سازمان بوده است. از نفراتی است که در دوره های آموزش در فلسطین در سال های 48 و 49 شرکت داشته... وی از زمان استقرار رسمی سازمان در عراق مسئول قسمت خروجی سازمان شد . و از نفراتی است که بطور مستقیم مسئول شکنجه و سرکوب جدا شدگان در سازمان است و 400 الی 500 نفر از مردانی که در سال 73 زندانی شدند همه او را شناخته و بسیاری از نفرات بدست وی کتک خورده و شکنجه شده اند. در آن زندان ها حدود 6 الی 7 نفر هم تا کنون مشخص شده به قتل رسیده اند. او در سازمان مجاهدین به نام عادل زندانبان معروف است . سه نفر از نفرات ثابت دیگر زندانبان در قسمت خروجی حسن عزتی( نریمان )، بهرام جنت صادقی(مختار) و مجید عالمیان هستند که این چهار نفرکلیه اسرار مربوط به حذف فیزیکی و شکنجه و زندانی کردن ناراضیان را دارند. عادل زندانبان یا همان محمد سادات دربندی که روزگاری افتخارش این بود که در مرکزیت سازمان است و ظاهرا" جز طر احان هواپیما ربایی در زمان شاه نیز بوده است. در حال حاضر بیش از دو دهه است که به شغل شریف زندانبانی و شکنجه گری در درون تشکیلات مخوف فرقه رجوی مفتخر شده است. او در نزد افراد بسیار منفور است و علیرغم ظاهر آرامی که از خود نشان می دهد، فرد خیلی خشن و بی رحمی می با شد. و اکثر خاطرات از وی به جا مانده در ذهن افراد زندانی در سال های 73 کتک و فحاشی و خشونت می باشد...
او بطور مستقیم یا غیر مستقیم در زندانی کردن و کتک و شکنجه نفرات در سال 73 نقش داشته است. و در مرگ اعضایی که در سال 1373 شمسی به قتل رسیده اند سهیم بوده و شاید هم نقش اصلی را داشته است.
از خاطرات نفرات زندانی در سال 1373 (اقای محمد رزاقی )چنین می خوانیم :« بعد از مرگ قربانعلی ترابی در سلول، این فرد به شکنجه گران دستور داد تا به سلول ما یورش ببرند و همه را با مشت و لگد می زدند و داد میزد که حق ندارید در سلول هم در مورد مرگ قربانعلی ترابی حرف بزنید»
از دیگر زندانیان آن زمان در خاطرات خود قید کرده اند که عادل و سایر دوستانش روزها و هفته ها آنها را در درون سلول هایشان با پوتین های نظامی زیر مشت و لگد خود می گرفتند و تا سرحد مرگ آنها را کتک می زدند.........
رئیس فرقه مخوف ،مسعود رجوی اگر فکر می کند خودش و سرکردگان اصلی در درون تشکیلات سازمان می توانند تا ابد پنهان بمانند و سایر قربانیان و بیگناهان اسیر در فرقه را به کشتن بدهند، بایستی این موضوع را نیز خوب بفهمند و بقول " فهیمه اروانی" در گوش های کر خود فرو کنند که دیگر حیات واقعی و انسانی ندارند و هر چه از آنها در یادها و خاطره های اعضا و سایر جوانان و مردم ایران به جا می ماند جز نکبت و منحوس بودن و راه شیطانی آنها نخواهد بود........
این نوشتار خرد است .... و آیندگان افشاگری های بیشتری از فرقه مخوف به جوانان ایران ارائه خواهند داد!
No comments:
Post a Comment