Tuesday, September 23, 2014


5.اسماعیل مرتضایی معروف به جواد خراسان
 از مهره های سرسپرده و یکی از عاملین سرکوب در فرقه رجوی


او با نام مستعار امیرحسن قادر در اولین گروه ها به آلبانی رفت تا  در آنجا نیز شاید بتوانند زندان دیگری برپا کرده و چند  صباحی بیشتر از ریزش نیروها و فروپاشی تشکیلات مخوف فرقه جلو گیری کنند.
اسماعیل مرتضایی که در درون تشکیلات با نام جواد خراسان شناخته می شود اهل مشهد  است و سابقه زندانی در زمان شاه دارد. به همین دلیل بعنوان یکی از نفرات سطح بالاتر تشکیلات و قدمت دار حساب می شود. او در گذشته و تا قبل از اینکه زنان را در کمپ های  فرقه باصطلاح فرمانده کنند جز مسئولین و فرمانده هان لشگر به حساب می آمد.
سالها فرمانده محورهای نظامی بوده است . او در سال 65 نیز یکی از  مسئولین تیم های عملیاتی که به داخل ایران فرستاده می شد بود. و میتوان گفت  نقشی اساسی در به کام مرگ فرستادن تمام  آن تیم ها را دارد. او هم چنین در سوابق مشعشع خود شرکت در عملیات کردکشی در سلسله عملیات موسوم به  مروارید را دارد که یکی از همان فرماندهان کر و کور رجوی بود که به معترضین و شیعیان و کردهای مظلوم به گناه قیام برعلیه صدام حمله نمودند و شریک در قتل و  کشتار آنان است و به همین دلیل در لیست تحت تعقیب انترپل و دولت عراق نیز قرار گرفت.
 پس از رفرم  های  ظاهری تشکیلاتی که زنان در راس کار قرار گرفتند   در طی سال های 1372 تا 1382  که فرقه رجوی دست اندرکار عملیات های خرابکارانه و تشکیل  تیم های عملیاتی بود  در سمت افسر عملیات مرکز به کار آموزش و تعلیم و تربیت تیم های عملیاتی نظارت داشت. و در کنار آن نقش سرکوب و به بند کشیدن اعضای ناراضی در درون کمپ نیز یکی از مسئولیت های اصلی " فرمانده قرارگاه " از جمله وی بوده است.
جواد خراسان در کارنامه سیاه خود مشارکت در زندانبانی و شکنجه و قتل اعضای ناراضی در سال 1373 را  نیز یدک می کشد.در حالیکه در سال 1373 بیش از 500  نفر از اعضای ناراضی تشکیلات را به زندان های مخوف رجوی فرستادند از عناصر قدیمی و مورد اعتماد برای زندانبانی و شکنجه نفرات استفاده می شد. که اسماعیل مرتضایی (جواد) نیز یکی از همین شکنجه گران  وزندانبانان معروف  می باشد که بسیاری از نفراتی که در طی آن پروسه زندانی و شکنجه شدند شاهد  شکنجه ها ،بدرفتاری  و شرکت فعال وی در آن پروسه بوده اند.
از سال 1382 به بعد نیز در سمت فرمانده قرارگاه در مراکز مختلف کمپ به امور مزدوری و برده داری نوین مشغول بوده است. اسماعیل مرتضایی در این سمت به مدت  9 سال  کارش نسق کشیدن ، برخورد های تشکیلاتی و بند کشیدن اعضای ناراضی ،شتشوی مغزی  و به اجبار نگه داشتن افراد در مراکز....  بوده  است
 اکنون نیز به واسطه همین اعمال ننگین و بدلیل سابقه زندانبانی و به بند کشیدن اعضای ناراضی،  هنگام فرستادن نفرات به  آلبانی او را نیز همراه با فرزانه میدان شاهی در اولین سری ارسالی به آلبانی فرستادند تا شاید بتوانند در یک کشور دیگر بساط بند و زندان جدیدی را بگسترانند.
 طبق اخبار و شنیده ها جواد خراسان در طی پروسه دو ساله در کشور آلبانی همچنان به کار تهدید و ارعاب و تطمیع نیروهای جدا شده می پردازد تازمان بیشتری برای جلوگیری ازفروپاشی کامل سازمان و تشکیلات فرقه رجوی بخرد.
اسماعیل مرتضایی و دیگر سران خود فروخته آلبانی بدانند که اعمال مزدوری و جاسوسی و تهدید کردن اعضای جدا شده و فعالیت های آنها که قصد دارند کمپ آلبانی را نیز به یک اردوگاه فرقه ای تبدیل کنند از نظرها و  نظاره ها دور نخواهد ماند و اعمال و قوانین ضدبشری آنها به مجامع بین المللی و حقوق بشری گزارش می شود.
 در مقاله ای به قلم جدا شدگان وی این چنین معرفی شده:
...از آلبانی نیز حاکی است این شخص تلاش میکند از موضع یک مسئول و عضو قدیمی بقیه افراد را تحت نظر و کنترل خود داشته باشد . به همین دلیل رفتارهای وی مورد اعتراض بقیه نفرات اکیپ قرار گرفته و همه سعی میکنند از وی دوری کنند.
و اما جواد خراسان کیست ؟همان اسماعیل مرتضائی از اعضای هیات اجرایی سازمان مجاهدین و اهل مشهد است
اسم وی در لیست اسامی مرکزیت سازمان در خرداد ۱۳۶۴ در ردیف ۶۰ قرار دارد.
بعد از انقلاب ایدئولوژیک و تغییرات ساختاری در تشکیلات مجاهدین اسم وی بعنوان یکی از اعضای هیات اجرایی سازمان در ردیف ۱۳۱ لیست که در پائیز سال ۱۳۷۰ منتشر شد، آورده شده است.
حدود یکسال بعد از اعلام جنگ مسلحانه توسط مجاهدین، وی به کردستان رفت و سپس از مرز این استان وارد عراق گردید.اسماعیل مرتضائی در عملیات نامنظم سازمان در سال ۱۳۷۲ در منطقه بصره فعالیت میکرد و مسئول کلیه هماهنگی ها برای ورود تیم های عملیاتی به مناطق مرزی و داخل ایران از این منطقه با نیروهای عراقی بود. وی مدتی را هم در قرارگاه حبیب مجاهدین در بصره کار میکرد.( مسئولیت ترور و انفجار لوله های نفتی و به کشتن دادن آن تیم ها )
اسماعیل مرتضائی در جریان حمله آمریکا به عراق نیز بعنوان افسر عملیات در ستاد صدیقه حسینی، فرمانده وقت قرارگاه علوی که دو ارتش سوم و یازدهم را تحت امر خود داشت، خدمت میکرد.
وی ارتباط نزدیکی با فرماندهی سپاه دوم عراق و بویژه استخبارات آن داشت و یکی از مسئولین مورد اعتماد سازمان در دادن اطلاعات نیروهای نظامی ایران در مناطق مرزی این استان به آنها بود.
اسماعیل مرتضائی بلافاصله بعد از سقوط صدام حسین به یکی از افراد فعال در ارتباط گیری با نیروهای آمریکایی در این منطقه تبدیل شد. بعد از تسلیم شدن مجاهدین به نیروهای آمریکایی و استقرارشان در قرارگاه علوی و همچنین ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی توسط نیروهای آمریکایی در این قرارگاه، وی نیز بعنوان طرف حساب رسمی اطلاعاتی سازمان با نیروهای آمریکایی به آنها معرفی گردید.
وی در هر نشست صدیقه حسینی با نیروهای آمریکایی حضور داشت و نقش مشاور وی در اینگونه جلسات را بعهده داشت.اسماعیل مرتضایی نقش فعالی در شناساندن منطقه و شهرهای اطراف قرارگاه علوی به نیروهای آمریکایی به همراه اکیپ تحت امر خود داشت. تمامی اطلاعات نظامی ایران در مناطق مرزی استان دیالی ، اطلاعات گروههای مبارز عراقی که علیه صدام حسین در عراق می جنگیدند و همچنین اطلاعات عشایر منطقه به همراه بیوگرافی سران آنها و شناساندن آنها به نیروهای آمریکایی و حتی تلاش برای ترتیب دادن ملاقات بین سران عشایر با نیروهای آمریکایی نیز توسط همین فرد صورت می‌گرفت.

 در خبر دیگری آمده است :از زمان ورود این گروه به تیرانا حدود هفتاد تن از آنها از فرقه رجوی جدا شده اند و شروع به صحبت در مورد آنچه دیده اند و آنچه بر آنها رفته است کرده اند. اکنون اسماعیل مرتضایی (معروف به جواد خراسان) و حسن نایب آقا با چمدانی از پول (بیش از یک میلیون دلار نقد) از پاریس به تیرانا رفته اند. آنها به نفرات جدا شده ۵۰۰ دلار در ماه می پردازند به این شرط که آنها با کسی در مورد خودشان و آنچه در عراق دیده اند صحبت نکنند. با دوستان و خانواده تماس نگیرند و حتی با کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل هم صحبت نکنند و مبلغ ۲۰۰ دلاری که کمیساریا می پردازد را هم دریافت نکنند (در قید سازمان بمانند). آنها باید خلاف میل خود روزانه در شبکه های اجتماعی مطلب بگذارند و از مجاهدین خلق تعریف کنند. برخی از این پناهندگان بشدت تحت فشار و تهدید فیزیکی قرار دارند و در صورت عدم فرمانبرداری به آنها مستقیما گفته می شود که می توانند آنها را بلحاظ فیزیکی حذف کنند. جالب است که اسماعیل مرتضایی کارتی همراه دارد و به پناهندگان نشان می دهد که میگوید کارت شناسایی و کارت عبور وی است و از طرف دفتر پنتاگون در تیرانا صادر شده است. وی این کارت را به جدا شدگان تازه وارد نشان میدهد و مدعی است که وی تحت الحمایه سازمانهای مخفی امریکا عمل می کند و بهتر است که با دستورات وی مخالفت نکنند.

اسماعیل مرتضایی ملقب به جواد خراسان و فرزانه میدانشاهی و عبدالوهاب فرجی نژاد (افشین) ، محمدباقر شعبانی و دیگران... مثل همه  عاملین جنایت در فرقه روزی  پاسخ اعمال ننگین خود  در قبال مغز شویی و زندانبانی و  به بند کشیدن جسم و روح اعضا  وهمه... کارهای کثیف خود ، خواهند گرفت.

بی گمان آن روز فرا خواهد رسید.
 

No comments:

Post a Comment